(لاتین) (مزد و غیره) روزانه، روزیانه، روزینه
We pay wages on a per diem basis.
ما بهطور روزانه مزد میدهیم.
(لاتین) مزد روزانه، دستمزد روزانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Laborers slave twelve hours a day for a meager per diem.
عملهها برای مزد روزانهی اندک، دوازده ساعت جان میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «per diem» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/per diem